مطبوعات یاآیینه تمام نمای جامعه
نصیراحمد -- مهنمد نصیراحمد -- مهنمد

 

 

ازبیرون چون ګور کافر پر حلل          واندرون قهر خدای عزوجـــــــل

  ازبیرون طعنه زند بر بایزیـــــد          وزدرونش ننګ میدارد یزیــــــــد

در بین مردم عام افغان اصطلاحی وچود دارد که میګویند« صدای دهل از دور خوش است  »زرق وبرق ها وکرو فش های مظاهر فریبنده زندګی پرتجمل ووسا یل پیشرفته مدرن امروزی و چند عمارت مجلل وبلند منرل در چند قدمی دور وپیش کاخ نشینان و اربابان زرو زور، نام نظام دموکراسی و قانون اساسی ، احزاب ورسانه ها یا وسایل اطلاعات جمعی وغیره میتواند وسیله خوب تبلیغاتی برای اهداف سود جویانه استثماری واستعماری وبرای فریب واغفال افکارواذهان عامه بیرون مرزی بحساب آید ، ولی افغانها به زبان ساده میګویند «درونش مرا کشت و بیرونش دیګران را فریفت. درکندوی ما یک مثقال آرد نیست ، در بام ما نه تنور » در یکی از نوشته های قبلی تحت عنوان « افغانها وفرهنګ وکلتور بیګا نګان » درمورد تعددوکثرت احزاب و ګروه ها و تنظیم ها صحبت شد .همنطور ما می بینیم که مطبوعات یا وسایل اطلاعات جمعی درکشورما نیز دست کمی از آنها ندارد. ووقتی پای صحبت از نقش ، رسالت ومسوولیت مطبوعات یا وسایل  اطلاعات جمعی و ګردانندګان آن بمیان می آید یک تحلیل کوتاه ژورنالستیک توچه ما را بخود معطوف میدارد

 مبرهن است که همه با آیینه آشنایی و شناخت داریم . این بخاطریست که نه تنها درزندګی روز مره سر ووضع خودرا در مقابل آن مرتب ومنظم می نماییم ووجود ظاهری خود را بررسی میکنیم ودر پی رفع نقایص ونابسامانی ها وبهترشدن سروضع می براییم، بلکه دراثرهمین تماس وارتباط وکاربرد مداوم ،ارزیابی های مقایسوی آنها شناخت وبرداشتهایی نیز از آن حاصل میشود که آیا حقیقتادررسیدن وتقرب به مطلوب درخدمت قرارداشته و مارا یاری وکمک مینماید ویا اختلاف وکذب ونیرنګی  هم ذیدخل است . بنا برهمین دلیل است که با آ یینه های مخلتف از نګاه ترکیب وخواص آن برمیخوریم . آیینه هاییکه اصیل اند و بی غش ، تصویر حقیقی وواقعی را آنچه که هست می نما یاند ، که در چنین حالت نتیجه قضاوت و داوری ما اینست که اصطلاحا میګوییم که این ایینه اصیل ، بیغش و راستګوست که ما را در پی تقویت محاسن و اصلاح معایب یاری و مدد .میرساند. ولی هستند آیینه هاییکه در ترکیب ساختاروخواص آن کذب، تقلب وغش بکاررفته و تصویر را غیراز آنچه که هست بر خلاف اصل وحقیقت آن به نمایش میګذارد وما را اغوا کرده ذهن رامیفریبدو دوچار سردرګمی وبی آبرویی مینماید ، که در ینصورت به چنین آیینه هااصطلاحا ګفته میشودکه این آیینه قلب ، بدل و دروغکوی است .

بناء مطبوعات یا وسایل اطلاعات جمعی را بنا برماهیت مسلک وکار آن به آیینه جامعه تشبیه کرده اند . وسایل اطلاعات جمعی که درذیل برای اختصار ازان بنام مطبوعات یاد میکنیم بزرګترین و بهترین وسیله آګاهی ، ارتقا ی سطج دانش ومعلومات، انعکاس حقایق وواقعیت های اجتماع ووسیله منطقی ومسالمت آمیز دفاع مشروع وپرده برداری ازاتلاف حقوق فرد ، ملت و چوامع بزرګ بشری دانسته میشود .مشروط براینکه دردست ګردانندګان مچرب ، زورنالستان مسلکی وغیر وابسته وغیر جانبدار متدین. صادق و راست کار وامانتدار بوده وهم چنلن دارای منابع ومدارک تمویل، مرام واهداف نشراتی روشن انسانی وملی باشد .توان ودرک تشخیص منافع مشروع وحقه وهمچنان تحفظ وحدت وسلامت یک اجتماع و ملت را داشته باشد و در برابرهرګونه مظالم ومفاسد و پیش آمد های ناګوار نه تنها تسلیم نشود ، بلکه در امر نجات وتامین سلامنت، انکشاف وتوسعه انها را یاری وهمراهی کرده بخوبی تنویر ورهنمون شده بتواند .

یک ژورنالست یا ګرداننده آګاه ورسالتمند یک وسیله اطلاعات جمعی اینرا به نیکویی میداند، زمانیکه جهان در مسیر پر تلاطم وتحول شتابناک زمان قرارګرفت، ووقتی تکنالوژی پیشرفته  برق آسا جهان وزندګی جوامع بشری را در یک تغییر قرارداد و موقعیکه نهادهای سرنوشت ساز دراجتماعات بشری به عناوین و چهره های مختلف و متفاوت مسجل ګشت . وقتی رشد و بالنده ګی و تحولات اقتصادی با دیګر مظاهر زندګی بالا ګرفت ، وحینیکه غوغای مکتب های ایدیالوزیک، دوکتورین سیاسی باسیستم های نوین اداره ء لشکری و کشوری  برای کسب نفوذ تفوق طلبی و سود جویانه از اندیشه یا تیوری در عمل یا پرکتیک پیاده ګردید، درنتیجه آن ودرموازات با آن افکار واذهان عمومی نیز برای پذیرش وقبول واهمیت وحقانیت وظیفه سټرګ و پر مسوولیت مطبوعات درجوامع بشری آماده شد. خبرګان نقش واهمیت ضرورت آنرا درکلیه شوون زندګی اجتماعی ،فرهنګی ، سیاسی ،اقتصادی به ویژه در عرصه آګاهی از رویدادها و باز تاب آن در روان مردم جامع وموثر ارزیابی کردند ، ووظیفه عمده واساسی مطبوعات را روشنګری  صادقانه سالم وسازنده ، باخبری وتنویر مردم خواند ند ، نه القای اهداف ایدیالوژیک و منافع نامشروع وتبلیغات عوام فریبانه وتفرقه افګنانه و بی آبرویی واهانت وجنګ اندازی های غیر منصفانه فردی ،ګروپی ، سازمانی ،ملی وامثال آن .

فلاسفه نامدار جهان «مونتسکیو» و « جان لاک» معتقد بودند ، برای اینکه نتوان از قدرت استفاده نامطلوب کرد ، «باید قدرت را ، قدرت متوقف نماید ». از طرفی از زمان «ارسطو، کا نت و ژانژاک روسو»در جامعه سه قدرت رامتمایز میدانستند ،در تشکیلات کشوری قوای ثلاثه « مقننه ، قضاییه واجراییه» دریک دولت در کلیه نقاط جهان به رسمیت شناخته شده ، واما طلایه داران وارباب بینش و قلم بد ستان در امتدادچند دهه اخیر درجمع بندی تششخیص قدرت یک قدرت دیګر را نیز بحث برانګیز قرارداده وحقانیت ومشروعیت این قدرت را به حیث یک قدرت قوی برقدرت های ثلاته اجتناب نا پذیر خوانده اند که این قدرت  وسا یل اطلاعات جمعی یا مطبوعات است . به همین سلسله مرحوم محمود طرزی پدرژورنالیزم افغانستان:باګفتار پر بهای خویش که: « مطبوعات یا وسایل اطلاعات جمعی ترجمان اجتماعیست، زبان ملت ،روح مدنیت  واساس انساتیت را تشکیل میدهد ». نیزاهمیت رسالت و مسوولیت مطبوعات را بیان و برجسته نموده اند.

با اندوه وتاسف فراوان باید اذعان کرد در چنین شرایط حساس عده ای ازقلم بد ستان  وګردانندګان وسایل اطلاعات همګانی نتوانسته اند در انجام وظایف فوق الذکر و در ادا ی رسالت و مسوولیت های تاریخی وقدسیت مسلک رهیاب شده وتوفیق حاصل کنند ، بلکه راه انحراف می پیمایند و درحهت معکوس در خدمت خاطر خواهی و ګرایشات وتمایلات و معاضدت به القیای اهداف  ومنافع نامشروع ، تبلیغات عوامفریبانه وتفرقه افګنانه فردی، ګروهی وسازمانی قرار ګرفته وبعضی ها با بیحیایی وبیشرمانه به بلندګویان وابزار پاسداری وسنګر نشینی در جهت تخفظ منافع دشمنان ملت وکشور مبدل ګشته دانسته یا ندانسته  با دم ریز کردن کلمات ولغت پرانی ها ی نا بجا عزت وقار و اعتبار ملت وکشور را خدشه دار مینمایند که چنین وضع به سهم خود در ایجاد فضای مکدرو بیخبری و بحران اعتماد تا ثیرعمده را وارد میکند .

ما در اوضاع واحوال جاری دراطراف وماحول خود به روشنی ووضاحت مشاهده میکنیم که عده زیادی از وسایل اطلاعات جمعی وګردانندګان آن به آله وابزاری مبدل ګشته واستخدام میشوند تا بخاطر کسب پول ، قدرت و وابستګی های سیاسی، حزبی ، ګروهی ، منطقوی لسانی ، نژادی ، مذهبی وغیره تمایلاتت سلیقه یی توطه بچینند وبدنام ونیک نام جلوه دهند بر درد ها ، مصایب و آلام ملت ها وکشورها در اطراف واکناف مختلف جهان بلاخص در کشور بلاکشیده وخون آلود ما سرپوش بګذارند.

روزنامه ها، مجلات ، رادیو وتلویزیون ها اجیر واستخدام می شوند که واقعیت ها را تحریف نمایند ، منافع ومصالح اقوام وملت هاوکشورها را فدای منافع شخصی خود و ولی نعمتان خویش کنند .افراد واشخاص کم سواد وفاقد صلاحیت واعتبار علمی ، مسلکی و.حتی کار کنان دستګاه ها وسازمانهای جاسوسی و استخباراتی درجامه وپوشش ژورنالست وګرداننده استخدام وموظف میشوند که مانندخوداز شخصیت های مجهول الهویه  وبدنام و مشهوربالفساد شخصیت های کاذب وتصنعی وقهرمانان کاغذی را بوجود بیاورند پرستیژشان بدهند ودریک غوغا وهیاهوی تبلیغاتی کاذب اذهان وافکارعامه اجتماع را غافل ومصروف نمایند وبه اصطلاح آب را ګل آلود وحقایق راکتمان کنند وماهی بګیرند . اهداف ومرام خاص را درجهت تحفظ منافع وسود سرمایه واربابان قدرت ایفا وبه پیش ببرند از کاه کوه واز کوه کاه و سیاه را سفید و سفیدرا سیاه بسازند.

مثالهای زنده ذکرشده بالا را در مطبوعات داخل کشورو بیرون مرزی در طول سالهای مصیبت بار تا هم اکنون شاهد هستیم که افراد و دسته جاتی درکسوت های ګوناګون از جمله درکارهای ژورنالستیک ،ګردانندګی روزنامه ها ، مجلات ، جراید و رادیو تلویزیون وغیره بطور دانسته یا ندانسته «شعوری ویا غیر شعوری » ایفای نقش مینمایند وتاجاییکه بملاجظه میرسد عده ای از این افراد ووسایل دست داشته شان افرازات مربوط ووابسته احزاب وګروه ها که بیشتر ازجانب کشور ها و سازمانهای خارجی به مقاصد واهداف خاصی ایجاد شده حمایت رهبری وتمویل میګردند،جای ګروه های ملیشه وتفنګداران را پر کرده ودرکار بدام انداختن رقبا،مخالفان و دامن زدن تفرقه وتبعیض و ایجاد فضای اختناق  مصروف هستند ، تا نشر وپخش حقایق وانعکاس واقعیت های موجود . فکر میکنم که شیوه وروش جاری آزادی مطبوعات وبیان درهیچ کجایی وحتی در دموکراسی های بی بند وبار غربی هم وجود ندارد .با چنین طرزفعالیت نه تنها حقایق وواقعیت های عینی جامعه و صدا و درد ملت را درغوغای منفعت های ګروهی خویش سر پو ش میګذارند وخفه می سازند بلکه رسالت ومسوولیت مطبوعات رانیر خد شه دار می نمایند وموجبات انزجار وتنفر مردم را دربرابر قلم و مطبوعات فراهم میګردا نند .

در چنین شرایط و حالاتیکه استتار وپنهان کاری ها، خدعه وتذویرو خیمه شب بازی ها نه تنها بلای جان ومال وکشور افغانهاګردیده ، بلکه در سطح منطقه وجهان مظالم و بیعدالتی ها بیداد میکند ، بیش ازهر وقت دیګر چشمان تیز بین و دراک ، احساس ووجدان بیدار ګردانندګان مطبوعات ووسایل اطلاعات جمعی وفرهنګیان وقلم بدستان اصیل افغان  را می طلبد تا این شهامت را بکار ګیرند که پرده از روی درد ها وآلام وواقعیت های  جامعه به سود امن ، رفاه وسعادت جامعه بردارند، رسالت ومسوولیت ایمانی ووجدانی خودرا در برابرخدا ، ملت و مسلک خویش به شایستګی ایفا وانجام دهندونام نیکووسربلندی تاریخی را کمایی کرده و مانند یک آینه اصیل و راستګو بدرخشند .

لهذا بهترین سفارشی را که میتوان نصبالعین خود قرار داد این خواهد بود که از خود باید شروع کرد، باییست خداترس ومردم دوست ووطن خواه واقعی بود واین پدیده صداقت وامانت کاری را در رګ وخون واستخوان خودباید جا دادوسر مشق اعمال روزه مره زندګی خویش قرارداد ومشعل راه تعالی وترقی مردم وکشور بود، زیرا عناصر متشکله رفاه وسعادت وسربلندی یک جامعه هم همین افراد سالم، با درد، دانشمند ووطن خواه اند که بدون آن یک ملت کامیاب سربلند وپرافتخار ومتکی بخودرا نمیتوان سراغ کرد .


June 26th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي